اخیرن شنیده شده است آقای میم استاد فریب خانم ها ست. لطفن برای آقای میم بیچاره حرف در نیاورید. آقای میم از همینجا اعلام میکند که تا بحال به هیچ کس در محیط وبلاگستان پیشنهاد نداده و شدیدن با خانم هایی که توهم برشان داشته برخورد خواهد کرد.
در ضمن هر گونه انتقاد و پیشنهاد و شکایتی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت کدورت رفع سو’ اثر خواهد شد - پس برای ادا و اطوار - لوس کردن - شناساندن آقای میم به آقای دوست پسر - ( و یا حتی برای ارتباط با آقای میم ) - لطفن وکیل وصی و پیغام رسون برای آقای میم نگذارید. با تشکر. ( توهم:سازمان امور پیشنهادات میم. مخاطبان خاص )
آقای میم اخيرن يک چيز جالب در خودش کشف کرده که بدش نمی آيد با شما هم در ميان بگذارد. آقای میم از همان اول خلقتاش هم اصلن اهل رقابت و منافست نبوده. به همين دليل هم بود که ايشان را از تيم اتوموبیل رانی استان تهران اخراج کردند. ولی هيچ وقت فکر نمیکرد اين حس فرار از رقابت بر روابط عاطفی - بخوانيد عشقی - اش هم تاثير بگذارد. برخلاف اکثر مردها که اغلب بر سر زن دچار نزاع و کشمکش می شوند و سعی میکنند به هر طريق رقيب را از ميدان به در کنند و توجه آن زن را به خودشان جلب کنند، آقای میم از زنهايی که به جز او خواستگار ديگری دارند اصلن خوشاش نمیآيد. احتمال میدهد دليلاش اين باشد که فرديت خود را در خطر میبيند. آقای میم اساسن فکر میکند اگر سه چيز مهم در اين دنيا وجود داشته باشند يکی همين فرديت اوست. مثلن اگر آقای میم از يک دختری خوشاش بيايد، بعد بفهمد که کس ديگری هم از او خوشاش میآيد بلافاصله ميدان را خالی میکند. انگار دوست ندارد خوشآمدناش را با کسی شريک بشود. میخواهد تنهايی از يک نفر خوشاش بيايد. میخواهد فقط او از او خوشاش بيايد. از رقابت متنفر است. نه اينکه بترسد از بازنده شدن در رقابت؛ چراکه مطمئن است در اکثر موارد او انتخاب میشود (ژانر: توهم حاد). ولی دوست دارد چيزی/ کسی را دوست داشته باشد که هيچ کس ديگری دوست ندارد. حس میکند اينطوری فرديتاش مصونتر میماند. چی؟ آقای میم ديگر شور فرديتگرايی را درآورده است؟؟؟؟!